سری اول عکس های باغمون....
همونو چوب کردید زدید تو سرمون؟؟!!!!آخه این انصافه؟!!!من اگه نخوام بیام و اینجا غر غر کنم شما خودتون منو مجبور می کنید که جو اینجا رو پر از انرژیه منفی کنم...آخه یه خورده ناخوش بودم...
پنج شنبه دمبل کار کردیم..روز تولدم...از اون روز تا حالا احساس می کنم چند نفر ریختن سرم و حسابی کتکم زدن و این درد در ناحیه ی شونه و کتف و کمرم احساس میشه..
غرض از گفتن این عرایض این بود که بگم برای چی دیر خدمتتون رسیدم..
زهرا خانم قانع شدی؟؟یا بازم دلیل بیارم؟؟؟راستی تو مسابقه ی قبلی کیا گفتن شماره ی ۳؟دستا بالا....شما برنده اید!!!!!البته عکس ۳ هم ایرادهایی داشت اما تو اون ۴ تا عکس بهتر از بقیه بود...
دلایل و تفسیر عکس ها بمونه برای پست بعد...الان حوصله ندارم بنویسم!!!!
راستی عکس دسته گل شوور برای نظر سنجی هم بمونه برای پست بعد..باشه؟!!!!می دونم شما دلتون نمیاد منم برم در کمد رو باز کنم...دوربین رو وردارم...از کیفش دربیارم..روشنش کنم...عکسش رو بریزم رو کامپیوتر...و بعد بذارمش اینجا!!!!کی میره این همه راهو!!!!!
می دونم دلتون نمیاد!!!! قربون دوستای با معرفتم!!!!
چون امروز حوصله ی حرف زدن ندارم فقط یه توضیحی قبل از همه ی عکس ها بدم...این عکس ها برای باغمونه...همون باغ انگور که عکس هاشو پارسال تابستون براتون گذاشته بودم...این پست عکس گل های وحشیه باغ رو براتون گذاشتم که در عین کوچیکی و ظرافتشون و با اینکه به چشم هر بیننده ای ممکنه نیان اما خیلی روح نواز و قشنگن..این پست اختصاص داره به این گل ها!!!!تو پست های بعد بقیه شون رو میذارم...خوبه حوصله ی حرف زدن نداشتم و گرنه فک کنم اینجا از حرف های من منفجر میشد!!!!
اون روز باد می وزیدو خیلی عکاسی سخت بود...
سوژه هی تکون می خورد و لنز نمی تونست فوکوس کنه و من به عبارتی جون دادم برای گرفتن عکس ها...
دو عکس پایین هم شاید شبیه هم به نظر برسن اما عکس اول روی پرچم های گل(قسمت وسط گل)فوکوس کرده و عکس بعدی روی گلبرگ های گل...توی عکس های بزرگ مشخص تره...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
اینم یه گیاهیه که محلی ها بهش میگن:"شینگ " که هم برگ هاش و هم گلهاش خوراکین...یه مزه ی شیرین داره...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
دمپایی و جوراب عکاس رو هم به بزرگواری خودتون ببخشید!!!!حوصله ی کراپ نداشتم...چون برای گرفتن این عکس باید دراز می کشیدم و حواسم نبود پام داخل کادره....
برای دیدن عکس بالا در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید...
البته اگه خوش شانس باشید و تا حدودی هم چشماتون تیز بین باشه!!!!
حس کیک پخیدن نداشتم!!!چه کنم؟!!!!
وقتی بچه بودم این شکلی بودم: چشم هایی به درشتی کاسه و موهایی شلخته و پریشون!!درست شبیه این نقاشی!!فقط لباسهام پاره نبود!!من محبوبم!آره جانم!!هم محبوبه هستم هم دوست داشتنی!یه دختر اردی بهشتی که مینویسه از خاطرات امروز و دیروزش!